معنی روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام, معنی روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن پ ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام, معنی cmx;اc، kb cmx، uib، kbت، mrت kudj lcbj، kتrاcj , sاoتj، kcmc xkاj cا efت lcbj، xkاjd، kmrud، sاuتd mrت، xkاj، ;اi، tcwت، k[اg، (bc[ku) xkاji، اdاk, معنی اصطلاح روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام, معادل روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام, روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام چی میشه؟, روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام یعنی چی؟, روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام synonym, روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارن , ساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام definition,